روایتی از حضور فرمانده در سیستان و بلوچستان
روایت خبرنگار وطن امروز از بیست و چهار ساعت همراهی با فرمانده نیروی زمینی سپاه در سیستان و بلوچستان
اطراف هلیکوپتر چند پسر بچه بازی میکنند؛ سردار قبل از سوار شدن با آنها خوش و بش میکند. اسم یکیشان محمد است و سردار به اسم روی پیراهنش اشاره میکند و میگوید: «ببین اسم منم محمده! محمد پاکپور». یکی از بچهها به رسم ادب و برای تشکر بابت ساخت مدرسه برای سردار پنیر نخل آورده است، البته که ما نگذاشتیم خیلی سردار رنگ داستان را ببینید! مصطفی، از همراهان سردار به ساعتش اشاره میکند که یعنی باید برویم؛ سردار با این مواجهه که من میدانم کی باید برویم با بچهها گرم گرفته است. تا ما به سمت هلیکوپتر برویم، سردار موتور تریل یکی از محلیها را میگیرد و سوار میشود به سویی برود؛ فکر میکنم به سمت کارگاه جادهسازیای میرود که حدودا ۲ تپه آن طرفتر است.
اطراف هلیکوپتر چند پسر بچه بازی میکنند؛ سردار قبل از سوار شدن با آنها خوش و بش میکند. اسم یکیشان محمد است و سردار به اسم روی پیراهنش اشاره میکند و میگوید: «ببین اسم منم محمده! محمد پاکپور». یکی از بچهها به رسم ادب و برای تشکر بابت ساخت مدرسه برای سردار پنیر نخل آورده است، البته که ما نگذاشتیم خیلی سردار رنگ داستان را ببینید! مصطفی، از همراهان سردار به ساعتش اشاره میکند که یعنی باید برویم؛ سردار با این مواجهه که من میدانم کی باید برویم با بچهها گرم گرفته است. تا ما به سمت هلیکوپتر برویم، سردار موتور تریل یکی از محلیها را میگیرد و سوار میشود به سویی برود؛ فکر میکنم به سمت کارگاه جادهسازیای میرود که حدودا ۲ تپه آن طرفتر است.
2
نظرات کاربران
-
✖